به گزارش خبرگزاری «حوزه»، در سالروز میلاد با سعادت امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) "ضرورت رجوع مردم به امام" که یکی از پرسش های مهم جامعۀ امروز خصوصا قشر جوان می باشد را به قلم حكيم متأله حضرت آيت الله جوادي آملي از منظر مي گذرانيم.
نبي مكرّم اسلام در واپسين لحظات عمر شريف خود دو امانت گران بها را نزد مسلمين به وديعه گذاشتند و اجر و مزد رسالت خود را مودّت و دوستي اهل بيت (ع) خويش قرار دادند تا مسلمانان در پرتو حفاظت و صيانت از قرآن و عترت طاهرين(عليهم السلام) و عمل به فرمايشات ايشان به سعادت حقيقي نايل گردند.
* عترت طاهره، مفسران و مترجمان حقيقي قرآنند
عترت طاهره كساني هستند كه بر گويا ساختن قرآن و شنيدن نجواي آن و آگاهي بر باطن پنهان آن توانمندند و مفسران و مترجمان حقيقي قرآنند و بر مردم واجب است كه چون قرآن، به ايشان نيز رجوع كنند. چون اين دو (معصوم و قرآن) هرگز از يكديگر جدا نمي گردند.
از اين رو حضرت علي(عليه السلام) مي فرمايد: كجا مي رويد و چگونه بازگردانده مي شويد در حالي كه عَلَم ها استوار و نشانه ها آشكار و چراغ هاي روشن برپاست؟ چنين سرگردان به كجا مي رويد؟ چرا سرگشته و متحيريد، در حالي كه عترت پيامبرتان در ميان شما هستند و آنان زمام هاي حقّ و پرچم هاي دين و زبان هاي صدق هستند؟ پس آنان را در بهترين جايگاه قرآن جا دهيد و چون تشنگان سوزان بر اين چشمه ها هجوم آوريد؛ فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ وَ أَنَّى تُؤْفَكُونَ وَ الْأَعْلَامُ قَائِمَةٌ وَ الْآيَاتُ وَاضِحَةٌ وَ الْمَنَارُ مَنْصُوبَةٌ فَأَيْنَ يُتَاهُ بِكُمْ وَ كَيْفَ تَعْمَهُونَ وَ بَيْنَكُمْ عِتْرَةُ نَبِيِّكُمْ وَ هُمْ أَزِمَّةُ الْحَقِّ وَ أَعْلَامُ الدِّينِ وَ أَلْسِنَةُ الصِّدْقِ فَأَنْزِلُوهُمْ بِأَحْسَنِ مَنَازِلِ الْقُرْآنِ وَ رِدُوهُمْ وُرُودَ الْهِيمِ الْعِطَاشِ. (نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 120)
* جايگاه معصومان همراه با نيكوترين جايگاه قرآن
راز انحصار عترت طاهره(عليهم السلام) در مترجم و گوياگر بودن قرآن، آن است كه ميان درجات قرآن امتيازاتي هست ولي منزلت عترت طاهره(عليهم السلام) بهترين جايگاه قرآن است. زيرا درجات قرآن عبارت است از بالاترين مرتبه يعني پيشگاه خداوند حكيم عليم تا پايين ترين مرتبه يعني عالم لفظ. عبارت عربي آن نيكو است، ولي به ناچار ميان مراتب آن تفاوت هايي است؛ به گونه اي كه بالاترين مرتبه نيكوترين آن است. زيرا به خداوند عليم حكيم نزديك تر است.
عترت طاهره(عليهم السلام) رازهاي نهاني قرآن را مي دانند و بر گويا ساختن اخراج غيب آن به شهادت توانمندند. زيرا جايگاه ايشان همان برترين جايگاه قرآن است و از تمايز ميان فهم قرآن از طريق تدبّر و درك آن از طريق استنطاق، معناي فرمودهٴ حضرت رضا(عليه السلام) روشن مي گردد.
* نقل پرسشی از محضر عالم آل محمد(ع)
در جلسه اي مأمون از حاضران پرسيد: معناي آيهٴ: ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا﴾ را براي من بازگو كنيد. علما در پاسخ او گفتند: منظور خداوند همۀ امت است. مأمون گفت: اي ابا الحسن شما چه مي گوييد؟ حضرت رضا(عليه السلام) فرمودند: سخن آنان را نمي پسندم، بلكه مي گويم: مراد خداي بزرگ از اين آيه عترت طاهره اند؛
«لَا أَقُولُ كَمَا قَالُوا وَ لَكِنْ أَقُولُ أَرَادَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِذَلِكَ الْعِتْرَةَ الطَّاهِرَةَ (ع)»
مأمون گفت: چگونه مراد عترت باشد، بدون در نظر گرفتن امّت؟ حضرت رضا(عليه السلام) پاسخ دادند: اگر امت مراد باشد، بايد همه آنان به بهشت روند. به دليل فرمودۀ خداوند؛ فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبير.
برخي از آنان بر خود ستم مي كنند و برخي ديگر ميانه رو و گروه سومي به توفيق الاهي جزو پيشتازان صحنه هاي زيبايي ها هستند، اين همان تفضل بزرگ است.
سپس ايشان را در بهشت قرار داد و فرمود: باغ هاي جاويداني كه در آن درآيند. پس وراثت تنها براي عترت طاهره است؛ لَوْ أَرَادَ الْأُمَّةَ لَكَانَتْ بِأَجْمَعِهَا فِي الْجَنَّةِ لِقَوْلِ اللَّهِ «فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ» ثُمَّ جَعَلَهُمْ كُلَّهُمْ فِي الْجَنَّةِ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ «جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها» فَصَارَتِ الْوِرَاثَةُ لِلْعِتْرَةِ الطَّاهِرَةِ لَا لِغَيْرِهِم. (تحف العقول، النص، ص: 426)
سپس حضرت رضا(عليه السلام) فرمودند: ايشان كساني هستند كه خداوند آنان را در كتابش چنين مي ستايد: ﴿إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً﴾ و رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم دربارۀ آنان فرمود: من دو چيز گرانبها ميان شما وا مي گذارم؛ كتاب خدا و اهل بيتم، اين دو هرگز از يكديگر جدا نمي گردند تا بر كنار حوض نزد من آيند. پس مراقب باشيد كه پس از من چگونه با اين دو رفتار خواهيدكرد.
اي مردم، شما به ايشان علم نياموزيد. زيرا اينان از شما داناترند؛ هُمُ الَّذِينَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ انْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا يَا أَيُّهَا النَّاسُ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُم... .
در پايان حضرت رضا(عليه السلام) فرمود: خداي عزيز جبّار در كتاب محكمش عترت را بر مردم برتري داده است؛
إِنَّ اللَّهَ الْعَزِيزَ الْجَبَّارَ فَضَّلَ الْعِتْرَةَ عَلَى سَائِرِ النَّاسِ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ. مأمون گفت: كجاي كتاب خدا آمده است؟ حضرت رضا(عليه السلام) فرمودند: در اين فرمودۀ خداي متعالي: ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمينَ * ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ...﴾.
* عترت پیامبر (ص) وارثان قرآن اند
حضرت رضا(عليه السلام) براي اثبات اين كه عترت طاهره(عليهم السلام) وارثان قرآن و برگزيدگان الاهي و كساني هستند كه در تقسيم غنايم كنار خداوند و حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم سهم مي برند، به آيات متعددي استدلال فرمودند؛ مانند: ﴿أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى﴾ و نيز در برابر اطاعت مردم از ايشان با خدا و رسول به آيۀ: ﴿أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾ و در تساوي ولايت خداوند و رسول صلي الله عليه و آله و سلم و عترت طاهره(عليهم السلام) به آيۀ: ﴿إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُون﴾ استناد كرده است.
* چهار نتیجه از این مبحث
با اين مقدمه، روشن مي شود كه:
اولاً: ضرورتاً مردم به ايشان نيازمندند؛
ثانياً: عترت طاهره كه كامل ترین مردم اند، وارثان كتاب عزيزند؛
ثالثاً: ايشان «اهل ذكر» هستند كه بر مردم واجب است از ايشان بپرسند؛
رابعاً: ايشان پيشي گيرندگان در نيكي ها (السّابقون بالخيرات) هستند و مانند اين اوصاف كامل كه خداوند در كتاب خود شمار اندكي از انسان ها را با آن ها ستوده است.
حضرت رضا(عليه السلام) مصاديق آن را در اين فرمايش بيان كرده اند: ما اهل ذكر هستيم و مردم بايد از ما بپرسند؛ نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ وَ نَحْنُ الْمَسْئُولُونَ. «وشّاء» مي گويد: به حضرت (عليه السلام) گفتم: پس شما سؤال شوندگان هستيد و ما سؤال كنندگان؟ حضرت فرمودند: آري. گفتم: پس بر ما واجب است كه از شما بپرسيم؟ حضرت فرمودند: آري، گفتم: آيا بر شما نيز واجب است كه به ما پاسخ دهيد؟ حضرت (عليه السلام) فرمودند: نه، اين بر عهدۀ ماست. اگر بخواهيم پاسخ مي دهيم، و گرنه، نه. آيا اين سخن خداوند را نشنيده اي كه اين عطاي ماست؛ آن را بي شمار ببخش يا نگه دار؛ «لا، ذاك إلينا، إن شئنا فعلنا، و إن شئنا لم نفعل، أما تسمع قول الله تبارك و تعالى: هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسابٍ».
اين فرمودۀ حضرت «اگر بخواهيم پاسخ مي دهيم، و گرنه، نه» كاشف از اختيار ايشان است كه در غير حوزۀ بيان احكام و تكليف است. زيرا در اين مورد جايي براي اختيار نيست و تعليم و امر به معروف و نهي از منكر بر ايشان واجب است. چنان كه از استشهاد ايشان به اين فرمودۀ خداوند: ﴿هذا عطاؤنا﴾ روشن مي شود. چون آيه به عطاياي استحبابي نظر دارد كه پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم ميان منت نهادن و اعطا و ميان منّت نگذاردن و امساك مخيّر است؛ ولي در اصل حكم و بيان رسالت چنين اختياري ندارند و ابلاغ رسالت بر ايشان واجب است.
همچنين حضرت رضا(عليه السلام) مصاديق ساير اوصاف كمالي را كه قبلاً اشاره شد، بيان فرمودند. احمد بن عمر در مورد اين آيه: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا
﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا﴾ از ايشان پرسيد، حضرت در پاسخ فرمودند: فرزندان فاطمه، و پيشي گيرنده به خيرات و نيكي ها امام است و نيز ميانه رو كسي است كه امام را مي شناسد، ظالم به خويشتن كسي است كه او را نمي شناسد؛ فَقَالَ وُلْدُ فَاطِمَةَ (ع) وَ السَّابِقُ بِالْخَيْرَاتِ الْإِمَامُ وَ الْمُقْتَصِدُ الْعَارِفُ بِالْإِمَامِ وَ الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ الَّذِي لَا يَعْرِفُ الْإِمَامَ.
منبع: کتاب قرآن حکیم از منظر امام رضا(ع)،اثر علامه جوادی آملی (سایت اسراء).